با وجدانها مقابل دروغپردازان بیوجدان حادثه آرمیتا
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۹۰۲۵
برای دشمنان که یک سال پس از درگذشت مهسا امینی با بیاعتنایی مردم به فراخوانهای آنها مواجه شدهاند، بسیار سخت و سنگین بود که کسی با آنها همراهی نکرد، نه از فراخوان ۲۵ شهریور خبری بود و نه از ۸ مهر؛ بنابراین به هر بهانهای چنگ میزنند تا اوضاع آرام کشور را نا آرام کنند و اکنون به حادثه آرمیتا گراوند رسیدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روایتهای صادقانه جدول ضد انقلاب را پر نمیکند
با اینکه والدین این دانشآموز پس از بازبینی دوربینهای مدار بسته و تأیید این مهم که فرزند آنها به دلیل افت فشار دچار حادثه شده و از رسانههای معاند خواستند حاشیهسازی نکنند، اما بیهوش شدن دانشآموزی که میتوانست در هر نقطهای از جهان رخ دهد، حالا به ابزاری برای حمله به دستگاههای امنیتی و انتظامی کشور تبدیل شده است.
بنابراین، رسانههای جیرهخوار لندننشین بیبیسی و ایران اینترنشنال که برای سیاهنمایی از اوضاع ایران و ایجاد التهاب، سر از پا نمیشناسند، بازهم به صرافت افتادهاند تا از این نمد برای خود کلاهی ببافند و، چون اساس کار آنها بر دروغ و فریب بنیان نهاده شده، اذعان والدین آرمیتا برای آنها مسموع نیست. فراتر از این، آن خانم بیحجاب شاهد حادثه که در صفحه خود استوری میکند که «وجدانم اجازه نمیدهد سکوت کنم. لحظهای که (آرمیتا) از حال رفت کنارش بودم. اون وقت صبح گشت ارشادی تو واگن خانمها نبود»، باز برای جماعت دروغپرداز مورد اعتنا قرار نمیگیرد، چون این قبیل روایتهای صادقانه، جدول ضد انقلاب را پر نمیکند.
روایتسازی دروغ و پمپاژ آن به اشکال مختلف به یک روال عادی برای این دو شبکه معاند تبدیل شده و امیدوارند با تکرار اخبار و گزارشهای دروغین، به روایتهای دروغین خود، رنگ واقعیت بپاشند.
دشمنان امنیت و آرامش مردم در روایتسازی از حادثه آرمیتا، چنان دچار افراط شدهاند که در ویکی پدیا برای او صفحه اختصاصی باز کردهاند و با استناد به منابع خبری دروغین به اصطلاح حقوق بشری دنبال روایتسازی هستند. اگرچه شواهد نشان میدهد اتفاقی که برای آرمیتا گراوند افتاده صرفاً یک حادثه بوده و به یقین از ناحیه فراجا یا دیگر دستگاههای مسئول هیچ تذکر و برخوردی متوجه این دانشآموز حادثه دیده، نشده است، اما این سؤال مطرح است که اگر مدعیان برای روایتهای دروغین خود ادعا یا مستندی دارند، چرا منتشر نمیکنند؟ آیا این خبرسازیها جز برای تولید خشم و به چالش کشیدن امنیت مردم است؟
حنای اپوزیسیون رنگ باخته
افکار عمومی اکنون و پس از پشت سر گذاشته شدن روایتسازیهای دروغین به این درک منطقی رسیدهاند که حنای ضد انقلاب و دنبالههای داخلی، دیگر نزد آنها رنگ باخته است و خط کشتهسازی دشمن دیگر به پایان رسیده است. تجربه خبرسازی روی موضوعاتی مانند نمایش نوریزاد و شکسته شدن پای حسین رونقی که برای تحریک احساسات مردم طراحی شده بود، تنها دو نمونه از آنهاست. آبان ۱۴۰۰ محمد نوریزاد محکوم امنیتی، پس از آزادی از زندان، کلیپی از خود منتشر کرد که با کلیپ بعدی یک رسوایی برای خود رقم زد. در فیلم اول، او در حالی که عصا به دست دارد و چند جای پیشانیاش هم قرمز رنگ است، در منزل را میبندد و رو به دوربین میگوید: «سلام عزیزانم... من بهپای همسرم و مادرم افتادم و به آنها سپاس گفتم... من بهپای شما مردم خوب هم افتادهام. اصلاً من و دیگر زندانیان سیاسی چیزی برای خودمان و خانوادهمان نمیخواهیم ما هرچه میخواهیم برای مردم و سرزمینمان میخواهیم... به من گفتند تو آزادی در حالی که من در اعتصاب غذا بودم و...».
دو روز از این نمایش مضحک نوریزاد نگذشته بود که فیلم دیگری از لحظه بازگشت وی به خانه در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در این ویدئوی کوتاه که گویا به صورت خصوصی برای خانواده ضبط شده بود، محمد نوریزاد با همان لباس، اما بدون عصا و البته قبراق و سرحال وارد منزل میشود و نزدیکانش را در آغوش میگیرد! فیلم دوم، عمق دغلبازی او برای جلب ترحم و فریب افکار عمومی را نشان میداد؛ ویدئویی که تأسف و خشم بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی را به دلیل این دغلبازی برانگیخت و برخی آن را تلاش برای براندازی با گریم سس گوجه فرنگی نامیدند.
ماجرای دیگر به شارلاتان بازی پیرامون وضعیت جسمی حسین رونقی یکی از محکومان امنیتی باز میگردد. آذر ماه ۱۴۰۱ بود که رونقی به صورت مشروط آزاد شد و تصاویر منتشر شده از او به رسوایی بزرگی در خصوص ادعاها مبنی بر شکنجه و اعتصاب غذای وی گردید، چراکه پیش از این گفته شده بود رونقی ۵۰ روز در اعتصاب غذا بوده و هر لحظه امکان ایست قلبی او وجود دارد! همچنان که جعفر پناهی و محمد رسولاف از سلبریتیهای زندانی در بیانیهای گفته بودند: «قوای جسمانی آقای رونقی پس از ۵۰ روز اعتصاب غذایتر “به شدت تحلیل رفته” و بالا آوردن خون، ضربان نامنظم قلب و حاد شدن نارسایی کلیهها همراه با عفونت، لحظه به لحظه وضعیت او را وخیمتر میسازد». اما انتشار تصاویر وی پس از آزادی موقت در بیمارستان بیانگر این بود که وی از حال جسمانی مساعدی برخورد است و نه تنها برخلاف ادعای برادرش، هر دو پاهای وی سالم بود، بلکه وضعیت جسمی حسین رونقی شباهتی با فردی که ۶۰ روز در زندان اعتصاب غذا کرده باشد نداشت!
این دکانها را جمع کنید
دشمن دشمن است و جز این انتظاری از او نیست. اما همنوایی برخی صداهای داخلی با شیپورهای دشمن قابل تأمل است. اینترنشنال و بیبی سی که در ایران فعالیت رسمی ندارند، اما آیا برخی مواضع ضد امنیت ملی در داخل پاس گل به حریف نیست؟ آیا نباید نسبت به مأموریت جاسوسخبرنگارها حساس شد؟ فلان خبرنگاری که در معرکه روایتسازیها، پا را از دروغ پراکنی، شایعهسازی، فتنهانگیزی و جاسوسی فراتر گذاشته و رسماً جمهوری اسلامی را تهدید میکند، نباید پاسخگوی مواضع ضد امنیت ملی و دروغین حود باشد؟ آیا او از سرویسهای خارجی دستور میگیرد؟
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دروغ حادثه مترو روایت سازی نوری زاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۹۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیر مخرب دروغگویی بر سلامت مغز
آفتابنیوز :
یکی از مهمترین تحقیقات انجام شده درباره تاثیر دروغگویی بر سلامت جسمانی افراد تحت سرپرستی «لین برینکه» (Leanne Brinke) استاد دانشگاه هاروارد با عنوان «فیزیولوژی بیصداقتی، آیا بر سلامتی تأثیر میگذارد؟» انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد اعمال غیر صادقانه با موارد متمایز فیزیولوژیکی همراه است. در واقع، در حین و بعد از یک عمل غیرصادقانه، اثرات فیزیولوژیکی در مغز و بدن به عینه دیده میشود. نتایج تحقیقات مختلف نشانگر آن است که اعمال ناصادقانه میتوانند زیر پوست ما نفوذ کنند و بنابراین تجسم مییابند.
وقتی یک تجربه انسانی تجسم پیدا میکند، به طور معمول اثرات عمیقتری بر سلامت کوتاهمدت و بلندمدت بدن انسان میگذارد. در اینجا، ما بین ادبیات موجود در مورد فیزیولوژی (عدم) صداقت و استدلالی که طبق آن بیان میشود عدم صداقت برای سلامتی ما مضر است پیوند بر قرار میکنیم.
تجربه فیزیولوژیکی درگیر شدن در (عدم) صداقت
برخی از مردم زندگی بافضیلتی دارند. آنها صادق و راستگو هستند و وقت گرانبهای خود را صرف امور خیریه، حقیقتگویی، وفاداری به دوستان و همسر و... میکنند. اما افراد متفاوت دیگری هم در جوامع هستند که حتی وقتی نیازی ندارند یا مستمند مستحق نیستند، صدقه میگیرند، دروغ میگویند، تقلب میکنند یا دزدی را پیشه خود میسازند. علم مدرن به ما میگوید که نبود صداقت در افراد به دلایلی نظیر وضعیت و موقعیت و تصمیماتی که آنها میگیرند بروز پیدا میکند. جنبههای ساختاری محیطهای فیزیکی و فرهنگی ما که عدم صداقت را ترویج میکند، باید شناسایی شود، اما به گفته این استاد دانشگاه هاروارد در این مطالعه روی نشانگرهای زیستی قابل اندازهگیری استخراج شده از مغز (به عنوان مثال تفاوتهای عملکردی ام آرآی) و بدن (به عنوان مثال صربان و کارایی قلب) تمرکز شده است.
عدم صداقت در مغز
پیشرفتهای اخیر در فناوری به محققان این امکان را داده است که فعالیتها را در مغز وقتی درگیر یک عمل غیرصادقانه است، اندازهگیری کنند. برخی از تفاوتهای عملکردی MRI در مغز بازیگران صادق با بازیگران غیرصادق وجود دارد. به عنوان مثال قبل از اینکه یک دورغ تازه گفته شود و زمانی که در ذهن تازه شروع به شکلگیری میکند، قشر سینگولیت قدامی (کورتکس) تمایل به فعال شدن را نشان میدهد. در حین گفتن دروغ یا در زمان انجام عمل غیرصادقانه، حوزههای مرتبط با کنترل اجرایی مغز درگیر هستند. قشر جلو و پشتی و جانبی و قشر جداری خلفی مغز پاسخهای صادقانه را مهار و منابع حافظه فعال را فراهم میکند. جالب توجه است که به نظر میرسد مناطق عصبی به کار گرفته شده با نوع دروغ متعادل میشوند. در حالی که تحقیقات ارتباط دروغگویی با مغز نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد، ترکیبی از نتایج اعلام میکند که مناطق کنترل اجرایی مغز در زمان دروغ گفتن درگیر میشوند. به طور کلی کاهش منابع گرانبهای شناختی (که در زمان دروغ گفتن و برای جبران فشار ناشی از آن به کار گرفته میشوند) باعث میشود که توانایی استفاده موثر از این منابع برای اهداف دیگر از جمله کمکردن استرس و افزایش سایر واکنشهای پاراسمپاتیک سالم و حفظکننده هموستاز کاهش پیدا کند.
تاثیرات مخرب دروغگویی در بدن
دروغگویی همچنین اثر خود را در بدن و درون ما به جا میگذارد از جمله تغییر در ضربان قلب، تعداد تنفس و رسانایی پوست. تغییرات در این نشانگرهای فیزیولوژیکی هم میتواند به طور مستقیم بر سلامت تاثیر بگذارد. این در حالی است که حتی یک صداقت کوچک هم احساسات مثبت در افراد را افزایش میدهد و میتواند به کاهش اختلالات بیش از حد برانگیختگی مانند اضطراب کمک کند. چنین اعمال صادقانهای همچنین میتواند به طور مستقیم مزایای سلامت مانند کاهش فشار خون و افزایش طول عمر را برای بدن ما به ارمغان بیاورد.
برخلاف اعمال صادقانه فضیلتآمیز، بیصداقتی و دروغگویی عموما با تاثیر منفی بر جسم و بدن همراه است. به طور کلی، دروغ گفتن با افزایش برانگیختگی همراه است که منجر به افزایش رسانایی پوست و کندتر شدن روند احیای پوست، افزایش فشار خون، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش سرعت تنفس و گشاد شدن مردمک چشم میشود. افزایش مزمن ضربان قلب و فشار خون هم میتواند منجر به اختلال تیروئید، دیابت و سایر شاخصهای سندرم متابولیک شود.
منافع راستگویی و مضرات دروغگویی برای بدن
راستگویی، نوع دوست بودن، منصفانه رفتار کردن و به طور کلی دیگرگرا بودن، فضیلتهایی هستند که مستقیما با مجموعهای از نتایج مثبت سلامتی مانند سلامت جسمانی، استرس کمتر، کاهش پیری سلولی و افزایش آسودگی روانی و در مجموع سلامت بهتر و طول عمر بیشتر مرتبط هستند. اما در سوی دیگر، دروغ گفتن، خودخواه بودن، تقلب و خیانت کردن با مجموعهای از پیامدهای سلامتی منفی مانند افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، انقباض عروق، افزایش کورتیزول و کاهش قابل توجه حجم و عملکرد مناطق مرتبط با تنظیم عاطفی و فیزیولوژیکی در مغز میشود.
منبع: همشهری آنلاین